تاریخ انتشار : پنجشنبه 7 فروردین 1404 - 6:19

یادی از «ملازیبا» ، مادری که با قرآن‌آموزی به پرورش فرزندان پرداخت

یادی از «ملازیبا» ، مادری که با قرآن‌آموزی به پرورش فرزندان پرداخت

به قلم جعفر محمدصالح خواجه محمد جناحی ، شاعر

به قلم جعفر محمدصالح خواجه محمد جناحی ، شاعر

بسم الله الرحمن الرحيم

با تقدیم سلام خدمت خوانندگان عزیز و محترم ، خاطره ای از مرحومه مادرم «ملا زیبا» که نامش همیشه باعث افتخار بنده بوده و خواهد بود این خاطره ای است بسیار جالب و گیرا، به خصوص برای آن دسته مردان و زنان محترمی که در دوران کودکی در مکتب مادرم آموزش قرآن میدیدند و خانمهای محترمی که شبهای رمضان نماز تراویج پشت سر ایشان میخواندند و تا سحر در خانه ی ما قرآن خوانی داشتند. همچنین زنان محترمی که در دوران کودکی موفق به آموزش قرآن نشده بودند در آن شبهای مبارک نزد ایشان آموزش قرآن میدیدند تا مهر تأییدی باشد براین این خاطره که بنده از دوران کودکیم از مرحومه مادرم در دل داشتم.

وقتی که مرحوم پدرم به رحمت خداوند رفت من بسیار کوچک بودم و در اوایل کودکی يتيم شدم. از آنجایی که مرحوم پدرم اهل قلم و مطالعه بود، مادرم خیلی چیزها را نزد پدرم آموخته بود. پس مادر در آن زمان کمر همت بربست و با توجه به اینکه حافظ قرآن بود و قرآن را بسیار خوب تلاوت میکرد، تصمیم گرفت کلاس آموزش قرآن دایر کند و به کودکان آن زمان قرآن آموزش دهد، کلاس‌هایی که به مکتبی مشهور بود. به قول حافظ که میفرماید: «صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ/ هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم»

در آن زمان هر کودکی که به مکتب می‌آمد ماهیانه یک تومان پرداخت می کرد. در ضمن چندین کودک یتیم مثل من هم در مکتب مادر تعلیم قرآن می دیدند. آن دوران در جناح برق نبود و بعد از نماز شام هوا کاملاً تاریک می شد. مادرم هر از گاهی بعد از نماز شام به من میگفت جعفر بیا مادر تا برویم خانه فلانی یا فلان کس میخواهم با مادرشان احوال پرسی کنم و مرا همراه خود می‌برد برای احوال پرسی در خانه آنها. مادر در میزد و احوال پرسی میکرد اما داخل خانه نمی رفت و زود به خانه بر می گشتیم.

کم کم که بزرگتر شدم برایم سوال شده بود و عجیب بود که چرا مادر بعد ازهر مدتی در آن تاریکی شب برای احوال پرسی به خانه شان میرفت!؟ سال ها گذشت تا اینکه خودم پا به عرصه زندگی گذاشتم و کم کم با فشار زندگی رو به رو شدم اما هر چه فشار زندگی بر من زیاد تر میشد به فکر دوران کودکیم بیشتر می افتادم و همیشه با خودم فکر می کردم که مادر در آن شبها چه کاری داشت که مرا با خودش می‌برد به در خانه آنها؟

یک روز قبل از نماز شام کنار مادر نشسته بودم و با هم از گذشته صحبت می کردیم، چون فرصت را مناسب دیدم این سوالی که سالها ذهنم را درگیر کرده بود از ایشان پرسیدم؛ مادر جان به یاد داری زمانی که من کودک بودم و شما مکتبی داشتی بعد از هر مدتی که میگذشت در آن هوای تاریک بعد از نماز شام مرا با خودت می بردی در خانه ی فلانی یا فلان کس برای احوال پرسی مادرشان؟ مادر جان اکنون من بزرگ شده ام و عمری از من گذشته و از گذشت روزگار چیزهای زیادی آموختم اما خیلی دلم می خواهد بدانم جریان چه بود که مرا همراه خود در آن تاریکی شب می بردی درخانه ایشان !؟

مادر با نگاهی که هزاران خاطره از آن هویدا بود نگاهم کرد و فقط این یک جمله گفت: «از دعای خیر ایشان بوده که شما فرزندانم سالم و تندرستید و در کنار همید؛ و شکر خدایی کرد »و دیگر چیزی نگفت و خاموش ماند، چشمانش را به چشمانم دوخته بود و در من خیره شده بود. اینجا بود که دانستم هر انسانی در هر زمانی میتواند انسانیت خود در حق انسان دیگر بجای آورد و مهربان باشد.

به راستی چرا مادر بعد از نماز شام درِ خانه ی آنها می رفت؟ آری به خاطر همان یک تومان بود که هر ماه از یتیمان دریافت میکرد و شب بدون آنکه کسی بفهمد آن را به مادرشان برمی گرداند با وجود آنکه خودش هم یتیم داشت. خداوند روحش را قرین رحمتش قرار دهد.

او تا زمانی که توان داشت در امارات عجمان در ماه مبارک رمضان پیش نماز تراویح میشد و خانم های زیادی برای نماز خواندن به خانه ما می آمدند و به خاطری که مکتبی داشت و پیش نماز می شد.

او معروف بود به نام ملا زیبا حاج عبد الله علي خان زوجة محمد صالح خواجه محمد جناحی

شعله ای خاموش گشت و خانه ای بی نور شد / گوهر ارزنده ای پنهان به خاک گور شد

مادری شایسته از این عالم ناپایدار / چشم خود بر بست و از چشم عزیزان دور شد

تاریخ تولد در شهر جناح ۲۱/۳/۱۹۲۸

تاريخ وفاة إمارات ، عجمان ۵/۱۲/۲۰۲۱

با تقديم احترام جعفر محمد صالح خواجه محمد جناحی به تاريخ ۲۰ رمضان ۱۴۴۶ هجري۲۰/۳/۲۰۲۵ ميلادي

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.