کد خبر : 2942
تاریخ انتشار : سه شنبه 28 فروردین 1397 - 21:22

از تمجید استاد ایرج افشار از رابعه فرشادی تا بیوگرافی و شعری که مورد علاقه اش بود؛ در دلنوشته ناصر چمن پیرا

از تمجید استاد ایرج افشار از رابعه فرشادی تا بیوگرافی و شعری که مورد علاقه اش بود؛ در دلنوشته ناصر چمن پیرا

مرحومه رابعه فرشادی (آبان ۱۳۱۱ _۲۴ فروردین ۹۷) بانویی وارسته و فرهیخته، یکی از فرزندان حاج محمد فرشادی ،بازرگان مشهور لارستان بود. ایشان پس از اینکه به ازدواج مرحوم شرفا شرفایی در آمد در جناح سکونت یافت.  شادروان رابعه فرشادی مانند شوهرش به جناح عشق می ورزید و  موفقیتهای بچه های جناح را مانند بچه

مرحومه رابعه فرشادی (آبان ۱۳۱۱ _۲۴ فروردین ۹۷) بانویی وارسته و فرهیخته،
یکی از فرزندان حاج محمد فرشادی ،بازرگان مشهور لارستان بود. ایشان پس از اینکه به ازدواج مرحوم شرفا شرفایی در آمد در جناح سکونت یافت.  شادروان رابعه فرشادی مانند شوهرش به جناح عشق می ورزید و  موفقیتهای بچه های جناح را مانند بچه های خود می دانست و مسائل آبادانی و فرهنگی این شهر از جمله کتابخانه را با اشتیاق دنبال می کرد.
 ایشان همسری وفادار ، مادری موفق و دلسوز، بانویی اصیل وخیر اندیش ،فرهنگ دوست، خوش فکر ، متواضع ، خوشرو ،مهمان نواز و مردم دار ،هنرمند و بسیار اهل مطالعه و خانمی به تمام معنی باسلیقه و خانه دار بود.
بنده که به عنوان نماینده ی ایشان و مرحوم شرفایی معمولا هرساله به دیدنشان می رفتم هربارایشان را یا در حال مطالعه یا انجام هنرهای دستی می دیدم. به گونه ای که تمام فرزندان و نوه هایشان از ایشان حداقل چند کاربافتنی و دستی به یادگار دارند.
ایرج افشار نویسنده ، تاریخ دان و استاد دانشگاه تهران و یکی از دوستان شرفا شرفایی در یکی از  کتابهایش به سلیقه و هنر آشپزی رابعه وپخت غوزی ایشان اشاره می کند.هنری که فرزنداش همه اذعان دارند هیچ کدام به پای مادر نمی رسند.
او گنجینه ی گرانبهایی از خاطرات گذشته  واشعاردر سینه داشت و با شیرینی خاصی بیان می کرد.
مرحومه رابعه مشاوری فهیم در تمام امورات به ویژه امورات فرهنگی  و اجتماعی برای شادروان شرفایی بود وهمپای ایشان دربسیاری از کارها مشارکت داشت.زمانی که در سال ۸۶ به ایشان پیشنهاد ساخت کتابخانه ی کودک رابعه فرشادی را دادم ،اهمیت این کاربزرگ فرهنگی ،بنیادی و آموزش محور را به خوبی تشخیص داده و با کمال میل موافقت نمود و تمام هزینه های آن را پذیرفت.
او این شعر پر معنا را که به انسانیت انسان و تواضع بشر اشاره دارد، همیشه زمزمه می کرد:
گر به دولت برسی مست نگردی مردی
گر به ذلت برسی پست نگردی مردی
اهل عالم همه بازیچه ی دست هوسند
گرتو بازیچه ی این دست نگردی مردی
جنبه های قوی زندگی ایشان در این مقال نمی گنجد.
رفتار و اخلاق و عملکردنیک اندیشانه ی ایشان می تواند سرمشق نیکویی برای بانوان شهر ما باشد.
فقدان این عزیز برای همه ی مردم به ویژه خاندان بزرگ شرفایی و فرشادی تلخ و سنگین است.
خداوند ایشان را مورد رحمت گسترده ی خود قرار دهد.  بهشت برین جایگاهش باشد.آمین?
ناصر چمن پیرا .بیست و پنجم فروردین نود و هفت.جناح

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.