ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد......... دل رمیده ما را انیس و مونس شد

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت........ بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد

ببوی او دل بیمار عاشقان چو صبو.......... فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد

کرشمه تو شرابی بعاشقان پیمود......... که علم بی خبر افتاد و عقل بیحس شد


ماه فروماند از جمال محمّد ، سرو نباشد به اعتدال محمّد


آن روزی که به حضرت امین ندا آمد “اقرا”، جان تازه بر پیکره گیتی دمیده شد ،سنگ جاهلیت خرد گشت ،آتش نمرود و نمرودیان به سردی گرایید .


دنیای استبداد در هم پیچید ،ظلمت و تاریکی فرار را بر قرار ترجیح داد و علم وآگاهی جایگزین گشت و پرچم عدالت راد مرد عالم خلقت به اهتزاز درآمد .

قدرت و دنائت ،عرصه را ترک کرد و مجد و شرف بر اریکه عالم تکیه زد ، انوار رحمت الهی چشمان خلائق را نوازش داد و جمال و جلال حضرت حق تجلی یافت .

محمد امین ؛ دلربای بی مثال عالم هستی ،رحمت را همچون خوان گسترده ای از حرا به سوغات آورد و مصداق حقیقی این واژه گشت و در مقام استادی عالم جای گرفت .


آری ؛ نشان زیبای ” رحمة للعالمین ” که از جانب باری تعالی به او عطا شد گویای همین واقعیت است .

” ما ارسلناک الّا رحمة للعالمین ”

پس ای راهنمای تا فرجام انسانیت ، با دم مسیحائیت این امّت را یاری فرما تا سیره ات را به خطا نروند و مباد روزی که فقط نامت را بر زبان جاری