غیبت در لغت به معنی حضور نداشت یک فرد در یک مکان خاص است.به عنوان مثال، دانشآموزان باید مطابق برنامهٔ درسیشان در کلاسهای مدرسه حاضر باشند، و عدم حضور آنها در کلاس غیبت نام میگیرد.
همچنین غیبت کردن به معنی نقل بدیهای یک فرد در جمعی که او در آن حضور ندارد به کار میرود. اصطلاح دیگری که معادل این معنای غیبت است، پشت سر کسی بدگویی کردن یا پشت سر کسی حرف زدن است. زمانی آن چه که پشت سر کسی گفته میشود غیبت نام میگیرد که اولاً آن فرد از شنیدنش ناراحت شود، و دوم آن که آن حرف راست باشد. اگر آن چه که پشت سر فردی گفته شده، راست نباشد، بهتان یا تهمت نام میگیرد.
از دید اسلام، غیبت کردن به معنای اخیر آن، گناه شمرده میشود.
[size=14][size=18pt][size=14pt]غیبت از دیدگاه روانشناسی:[/size][/size][/size]
آيا کسي از ميان شما دوست دارد که گوشت مردار برادرش را بخورد؟/ سوره حجرات، آيه 12
باورش دشوار است، اما امي شانون روان شناس مي گويد: «بيشتر تحقيقاتي که روان شناسان در زمينه ي غيبت انجام داده اند، نشان مي دهد که رايج ترين علت غيبت، بيکاري، سر رفتن حوصله و تلاش براي رفع خستگي ناشي از آن است.» يعني خيلي از ما غيبت مي کنيم فقط به اين دليل ساده که حوصله مان سر رفته است. امي شانون البته بر اين نکته تأکيد مي کند که آدم هاي اهل غيبت، دو دسته اند: يک دسته، آن هايي که ندانسته غيبت مي کنند و دسته ي ديگر، آن هايي که دانسته و هدفمند به غيبت کردن مشغول مي شوند.
آدم هاي دسته ي اول، معمولاً همان هايي هستند که غيبت مي کنند چون حوصله شان سررفته و... اما آدم هاي دسته دوم، بنا به تعبير امي شانون، روان شناسي پيچيده اي دارند: «وقتي از دست خودمان و آن چه هستيم، رضايت نداريم، گاهي سعي مي کنيم اشخاص ديگري را هم پيدا کنيم که بدتر از ماجلوه کنند.اين طوري، ديگر ما ته جدول نيستيم و حداقل يکي مانده به آخريم. غيبت، اين فرصت را به ما مي دهد که شخص مورد نظر را در ذهن ديگران، تا مي شود به ته جدول بفرستيم.»
اما دکتر فرانک مک آندرو معتقد است براي غيبت کردن، هزار و يک علت وجود دارد و بعضي از اين علت ها اصلاً بيمارگونه نيستند: «مثلاً وقتي در جمعي نشسته ايم و کسي شروع به غيبت از ديگران مي کند، ما هم ممکن است به حکم اين که «خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو» وارد بحث شويم. اساساً آدميزاد دوست دارد که بخشي از يک جمع و عضوي از يک تيم به حساب بيايد. خيلي از آدم ها همين طوري، احساس مهم بودن مي کنند. به علاوه، وقتي اعضاي يک جمع، اطلاعات وسوسه کننده اي را با هم به اشتراک مي گذارند، احساس صميميت در بين اعضاي گروه، افزايش مي يابد. غيبت کردن از ديگران، اين فرصت را به ما مي دهد که براي دقايقي هم که شده، خودمان را به کانون توجهات تبديل کنيم. اين احساس «قرار داشتن در کانون توجهات» براي اکثر آدم ها لذت بخش است.» البته دکتر فرانک مک آندروهم در نتيجه گيري نهايي اش تأکيد مي کند که: هيچ کدام از اين حرفها دليل موجهي براي غيبت کردن نيستند و غيبت، بدون ترديد، نشانه ي بارزي از ضعف شخصيتي محسوب مي شود. اين خصلت از آن خصلت هايي است که همه ي نظام هاي اخلاقي، چه ديني و چه غيرديني، آن را نکوهش مي کنند.» اما استيون را برتز، نويسنده و روان شناس، اعتقاد دارد که حسادت، شايع ترين علتي است که باعث مي شود آدم ها به غيبت کردن (والبته غيبت هاي دانسته)بپردازند:«اگر به خاطر محبوبيت، قيافه ي ظاهري، موقعيت مالي، پرستيژ اجتماعي و امثال اين ها به کسي حسادت بورزيم، غيبت، وسيله ي خوبي براي مخدوش کردن چهره ي آن شخص خواهد بود. يا اگر کسي بر حقمان بدي کرده باشد، مثلاً پولمان را خورده باشد يا در جمع، ضايعمان کرده باشد و... مي شود از غيبت به عنوان سلاحي براي تخريب شخصيت او و انتقام گيري شخصي استفاده کنيم. متأسفانه خيلي از ما اين کار را مي کنيم.»
روان شناسان از غيبت به عنوان يک «خشونت ارتباطي» ياد مي کنند و آن را نوعي قلدري و زور گيري کلامي مي دانند. فرانک آندرو مي گويد: «ما با غيبت کردن سعي مي کنيم احترام، آبرو، محبوبيت و يا روابط اجتماعي افراد را از آن ها سلب کنيم. به علاوه، غيبت نوعي سعي در جهت حذف فرد غيبت شونده از جمع آشنا است.» امي شانون نيز اعتقاد دارد که: [size=12]وقتي ما غيبت مي کنيم، در حقيقت، داريم از اعتمادي که شخص غيبت شونده به ما داشته است، سوءاستفاده مي کنيم.مثلاً ما را به حريم زندگي خصوصي اش وارد کرده و يک حرف خصوصي را با ما در ميان گذاشته، اما ما داريم در غياب او بخش هايي منفي از اين رابطه ي خصوصي را براي ديگران بازگو مي کنيم.واضح ترين تفسير غيبت، اين است که غيبت کننده، شايسته ي اعتماد نيست.اين را هرفرد شنونده اي، اگر عاقل باشد، خيلي زود مي فهمد.» به نظر امي شانون، حتي اگر گفتن يک چيز خصوصي از زندگي ديگران، از نظر خودمان، بار منفي نداشته باشد، باز هم حق نداريم بخشي از زندگي خصوصي شخص را در حضور ديگران و در غياب خودش مطرح کنيم. او مي گويد: «خصوصي، خصوصي است. چه به نظر شما مهم باشد، چه نباشد.[/size]»
استيون رابرتز نيز بر اين باور است که شنونده ي غيبت در واقع به شخصيت خودش توهين مي کند: «اگر اجازه بدهيد شخصي در حضور شما از شخص ديگري بد گويي بکند، در حقيقت، اجازه داده ايد که او براي شما تصميم بگيرد. چرا که به هرحال، وقتي حرف هاي او تمام شود، ذهنيت شما تا حدي نسبت به فرد غيبت شونده تغيير پيدا مي کند. اين يعني، شخص غيبت کننده در برقراري رابطه و تنظيم سطح رابطه تان با شخص غيبت شونده، به جاي شما تصميم گرفته است. اگر او اشتباه کرده باشد - که شخصيتاً همين انتظار مي رود - شما هم به اشتباه مي افتيد.»
وقتـی دوستان بهـم می رسنـد بعضی ها فعـال و بعضـی ها منفعـل انـد، در بعضی فعال هـا، بعضی افراد ناآرام هم دیده می شود . بعضـی ناآرام ها برای اینکه جلـب توجه کننـد شروع می کنند به غیبت کردن. و شروع می کننـد یک خبـر ناقص را ده بار گفتـن که ممکـن است درسـت نباشـد و صحـت نداشتـه باشد. بعضی آدم هایی که احساس پوچـی می کنند، احساس حقـارت می کنند، مثبت اندیش نیستند با اخبار و شایعـات ضد و نقیض می خواهند جلب توجه کنند. اما غیبت کردن با تحلیل سیاسی متفاوت است.تحلیل سیاسـی باید مستدل باشد، امکان دیدن آن وجـود داشته باشد . از پیامبـر اکرم ( ص ) پرسیدنـد که دوست خوب چه دوستـی است؟ پیامبـر? فرمودند دوسـت خوب مثل عطر فروشـی است که اگر از عطـرش به تو نمی دهـد از بویش که به تو می دهد . ممکـن است به مغـازه عطـر فروشی برویـم ولی عطر نخریـم ولی همین که از عطرفروشی که بیرون می آییم وجودمان معطر است. بهتر است با کسی دوستی کنیم که اهل غیبـت نباشد و به ما آرامش بدهد .آدمـی که اهل شایعـه و غیبـت اسـت وجـود ما را آزرده می کنـد . سعـی کنیـم با آدم های راحـت و تلاش مدار نشسـت و برخاسـت کنیم.
چند حدیث در مورد غیبت:
پيامبر صلى الله عليه و آله:
كَفّارَةُ الاِغتيابِ أَن تَستَغفِرَ لِمَنِ اغتَبتَهُ؛
كفّاره غيبت اين است كه براى شخصى كه از او غيبت كرده اى، آمرزش بطلبى.
پيامبر صلى الله عليه و آله:
إِذا وُقِعَ فِى الرَّجُلِ وَأَنتَ فى مَلأٍَ، فَكُن لِلرَّجُلِ ناصِرا وَلِلقَومِ زاجِرا وَقَمُ عَنهُم؛
اگر در ميان جمعى بودى و از كسى غيبت شد، او را يارى كن و آن جمع را از غيبت كردن بازدار و از ميانشان برخيز و برو.
[size=14]پس برای شنیـدن هرچیزی اول دقت کنیم ببینیـم که آیا چیزی که می گوییـم یا می شنویـم آیا واقعیـت و صحـت دارد و آیا بر پایـه علم و آگاهـی است
و یا آبرویی از کسی نمی برد بعد آن را بگوییم و گوش کنیم.[/size]
در مورد قسمتی که با رنگ قهوه ای مشخص کرده ام باید بگویم چندین بار در جناح مشاهده کرده ام که شخصی دارد در مورد زندگی خصوصی اشخاص به راحتی حرف میزند.
شخصی ممکن است مشکلی در زندگی داشته و با یکی از دوستانش در ارتباط گزاشته آیا این انسانیت است که ما از سر عصبانیت از شخص بیاییم مشکلش را بگوییم؟؟؟؟
این کار فقط از انسان های کوچک برمی آید.
برادران و خواهران عزیز چرا برای چندثانیه حرف زدن یا خشم خود را خالی کردن یا مسخره کردن و هر دلیل دیگر آخرت خود را خراب کنیم.
در روایاتی آمده است که گناه غیبت حتی از گناه زنا بالاتر است.
پس اگر واقعا این حرف ها رو قبول داریم و میتوانیم برویم از کسانی که پشت سرشان غیبت کرده ایم حلالیت بطلبیم.
نظرات
۷ فروردین ۱۳۹۲، ۲۳:۰۵ابراهیم77:
روزی در زمان پیامبر یکی را بجرم زنا سنگسار میکردند و قطرای از خون آن فرد روی یک صحابه ریخت و آن صحابه گفت: این فرد وقتی زنده بود باعث آزار بود و حالا که مرده نیز باعث آزار واذیت است. و پیامبر گفت: گناه این حرف تو از گناه این فرد بیشتر است.
۷ فروردین ۱۳۹۲، ۲۳:۵۶pce:
آقای دین به خاطر گزاشتن این مطلب از شما ممنونم.اگه میشه تو مطالب بعدیتون هم از هر دو دیدگاه روانشناسی و دینی بنویسین.
در مورد ناسزا گفتن و بد دهنی هم اگه مطلبی دارین لطف کنین بزارین.
۸ فروردین ۱۳۹۲، ۰:۳۶ابراهیم77:
۸ فروردین ۱۳۹۲، ۰:۳۷ابراهیم77:
۸ فروردین ۱۳۹۲، ۸:۰۳pce:
با کوبیدن سرتان به دیوار چیزی حل نمیشود. :)
ما باید ابتدا از خود شروع کنیم و این عادت بد رو اگه داریم ترک کنیم.
۸ فروردین ۱۳۹۲، ۸:۲۳farshid.ahmadi:
۸ فروردین ۱۳۹۲، ۲۰:۱۵دین:
انشالله در موارد زیادی مطلب خواهم گذاشت.در مورد ناسزا گفتن هم انشالله مطلبی خواهم گزاشت.
در حال حاضر در مورد قهر و ربا و خشم مطالبی از جنبه ی روانشناسی و دینی در اختیار دارم.
که انشالله در روزهای آینده مطالبشان را میگزارم.
۸ فروردین ۱۳۹۲، ۲۲:۱۱ابراهیم77:
با کوبیدن سرتان به دیوار چیزی حل نمیشود. :)
ما باید ابتدا از خود شروع کنیم و این عادت بد رو اگه داریم ترک کنیم.
[/quote] انشاء الله.
من پس از خواندن این تاپیک تحت تأثیر قرار گرفتم و متحول شدم و هر کس غیبت میکند به او تذکر میدم ولی هیچ کس به حرف من گویش نمیدهد بلکه به من در بعضی مواقع ناسزا هم میگویند.برای همین گفتم سرم رو میخام بکوبم به دیوار :banghead:.
۱۱ فروردین ۱۳۹۲، ۲۲:۴۸ابراهیم77:
۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ۱:۴۴ابراهیم77:
مَنِ اغتابَ مُسلِما أَو مُسلِمَةً لَم يَقبَلِ اللّه? صَلاتَهُ وَلاصيامَهُ أَربَعينَ يَوما وَلَيلَةً إِلاّ أَن يَغفِرَ لَهُ صاحِبُهُ؛
هر كس از مرد يا زن مسلمانى غيبت كند، خداوند تا چهل شبانه روز نماز و روزه او را نپذيرد مگر اين كه غيبت شونده او را ببخشد.
۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ۱:۴۵ابراهیم77:
كَفّارَةُ الاِغتيابِ أَن تَستَغفِرَ لِمَنِ اغتَبتَهُ؛
كفّاره غيبت اين است كه براى شخصى كه از او غيبت كرده اى، آمرزش بطلبى.
۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ۱:۴۵ابراهیم77:
إِذا وُقِعَ فِى الرَّجُلِ وَأَنتَ فى مَلأٍَ، فَكُن لِلرَّجُلِ ناصِرا وَلِلقَومِ زاجِرا وَقَمُ عَنهُم؛
اگر در ميان جمعى بودى و از كسى غيبت شد، او را يارى كن و آن جمع را از غيبت كردن بازدار و از ميانشان برخيز و برو.
۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ۱:۴۷ابراهیم77:
سِبابُ المؤمِنِ فُسوقٌ، وقِتالُهُ كُفرٌ، وأكلُ لَحمِهِ مِن مَعصيَةِ اللّه؛
ناسزاگفتن به مؤمن فسق است و جنگيدن با او كفر و خوردن گوشت او (غيبت كردن از وى) معصيت خداست.
۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ۱:۵۲ابراهیم77:
إنّ مِن شَرِّ عِبادِ اللَّهِ مَن تُكرَهُ مُجالَسَتُهُ لِفُحشِهِ؛
بدترين بندگان خدا كسى است كه از ترس فحش او، همنشينى با او را خوش ندارند.
۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ۲۱:۵۷abdollah_ahmadi:
۲۰ فروردین ۱۳۹۲، ۲:۲۱ابراهیم77: