اینجا وادی خشکی است. اینجا بارش باران برای مردم یعنی امید به زندگی. اینجا اما شهرداری دارد باهوش تر از مردم. آرزوی او پراکنده شدن ابرها از آسمان شهر است، به خاطر خود مردم. آخر میدانید مردم اینجا اصلاً مصالح خود را نمی دانند. شهردار اینجا ابتدای سال 90 پل حیاتی منطقه ای را خراب کرده است. اشتباه فکر نکنید، به خاطر ساخت پلی جدید به جای آن. شهردار اینجا هر چه می توانسته کرده است برای ساخت این پل. مثلاً همان ابتدای کار وعده داد که شش ماهه و قبل از شروع فصل بارندگی پل جدید آماده خواهد بود. خوب این یعنی تلاش، یعنی حسن نیت. یا مثلاً مدام در بیلبوردها و بنرها و اصلاٌ هر جا که مجالی پیدا میکند احداث پل را جزء برنامه های کاری شهرداری عنوان میکند، فکر می کنید همه اینها به نفع کیست، خوب معلوم است مردم. آخر شهردار اینجا علاقه خاصی به بیلبورد و بنر دارد. از شما چه پنهان چند بار هم با همین بیلبوردها توانسته حق مردم را گرفته و شهردار نمونه شود. آری، اینجا شهری نمونه است. اینجا جناح است.
مهم وعده ای است که میدهیم و با آن حسن نیت خود را ثابت می کنیم. اینکه بعد از شش ماه مقرر برای ساخت پل اصولاً هنوز عملیات ساخت آن شروع هم نشد که مقصر شهردار نیست. همان زمان بود که دانشمندان پژوهشکده علمی شهرداری جناح طی تحقیقاتی به کشف مهمی در زمینه مقاومت و چسبندگی بتون در گرما دست یافتند. به خاطر همین کشف مهم بود که عملیات ساخت پل، شروع نشده متوقف شد تا فصل گرما سپری شده و خدای ناکرده آسیبی به مقاومت و چسبندکی بتون در اثر گرمای تابستان وارد نشود. هوا هم که آفتابی بود و خبری از ریزش باران و ایجاد مشکل جدی نبود. خوب فرصت مناسبی پیش آمد تا شهردار ما برای تفحص و مطالعات بیشتر در خصوص مقاومت وچسبندگی بتون و ساخت پلی تا ابد ماندگار مسافرت های متعددی به تهران و مالزی و هند داشته باشند و تئوری خود را با دانشمندان آن ممالک هم در میان بگذارند.
با پایان فصل گرما مشکل جدیدی پیش آمد و شهردار دانشمند ما ناگهان متوجه شد که هزینه های ساخت پل و منابع تأمین بودجه آن در محاسباتشان از قلم افتاده است. البته مهم حسن نیت است که آقای دستپاک با خراب کردن فوری پل و وعده های مختلف همواره آن را به اثبات رسانده است. این بحث مقاومت و چسبندگی هم انرژی و زمان زیادی از ایشان برده بود و طبیعی بود که مسائل جزئی مثل این از قلم بیفتد. ولی خوشبختانه زمستان هم بدون بارندگی جدی به پایان رسید و دوباره فصل گرما شروع شد. در فصل گرما هم که نیاز به توضیح بیشتر ندارد که به خاطر حفظ مقاومت و چسبندگی بتون اصولاً نمیتوان دست به کار بتون زد.
حالا هم که دوباره فصل سرما شروع شده شهردار دانشمند ما با وجود مشغله بسیار و شرکت در سمینارهای فوق تخصصی دانشگاه های کشور با موضوعیت مقاومت و چسبندگی بتون، باز هم از جناح غافل نیست و در هر فرصتی شخصاً به جناح مسافرت میکند و همه شاهدیم که چه راهکارهای خردمندانه ای در مواقع بحران ارائه میدهد. اگر باور ندارید، روزهای بارندگی سری به مسیر فرعی اتخان بزنید. خواهید دید که چه مبتکرانه در نقاط مختلف مسیر آب با لودر سدهای مستحکم خاکی زده اند و ماشین ها با خیالی آسوده وسط اتخان حرکات نمایشی انجام می دهند. حتی به فرض محال که این سدها در اثر فشار آب شکسته شوند و وسایل نقلیه را با فشار آب جمع شده پشت خود ببرند، لودر و ماشین آتش نشانی شهرداری دلیرانه آنجا حاضرند تا جسدها و مسدومین احتمالی را از آب بگیرند. ابتکاری? فراتر اینکه شهردار با درایت ما بیل لودر شهرداری را به عنوان وسیله ای امن و راحت برای انتقال بیماران اورژانسی از آن سوی آب قرار داده است. دست مریزاد باید گفت به این همه مردم دوستی و نبوغ.
خلاصه اینکه شهردار جناح تا آنجا که توانسته و بیش از آن برای ساخت این پل از جان مایه گذاشته است، حالا این مهم نیست که از جان خود یا مردم. مهم حسن نیت است. شهروندان عزیز خطه فرامرزان هم بهتر است به جای اعتراض و نامه و دادگاه و شکایت از شهردار جناح، هم سو با او آرزو کنند چند سال دیگر هم به همین منوال کم بارانی بگذرد تا هر سال مازادی از بودجه شهرداری به این کار اختصاص یابد و در ماه های سرد سال های آتی که مشکل عدم مقاومت و چسبندگی بتون هم وجود ندارد، کم کم این پل هم ساخته شود. این تنها کاری است که همه ما در شرایط حاضر میتوانیم انجام دهیم، در غیر این صورت اگر بارانی به سان سال های پر باران ببارد و دره اتخان لبریز شود، بیل هیچ لودری قادر به جابجایی بیماران اورژانس نخواهد بود. پس بیایید به خاطر حفظ جان انسان ها آرزو کنیم.? ? ?
برگرفته از سایت www.nozil.blogfa.com
نظرات
۲۷ آذر ۱۳۹۱، ۱۱:۵۳حسین:
۲۷ آذر ۱۳۹۱، ۱۵:۲۲nozil:
www.nozil.blogfa.com