چند روز پیش وقتی از خیابان میگذشتم چشمم به نوجوانی افتاد که در گوشه خیابان با چهره ولباسی به هم ریخته نشسته ونای بلند شدن ندارد وبرای بلند شدن از دیوار کمک میگیرد از چند نفر دیگه پرسیدم وداستان زندگیش را برایم بازگو کردند بسیار متاثر ومتاسف شدم. بعد از آن فکر کردم که این اولین جوانی نیست که به این روز افتاده ومطمئنا آخرین جوان هم نمیتواند باشد زیرا نه ما ونه مسئولینمان کنترلی بر همچین انسانهایی نداریم .سالهاست انسانهایی در جوار ما در حال زندگی کردن هستند که جوانان زیادی را با مواد مخدر به کام مرگ برده اند اما ما نه تنها صدایمان در نیامد بلکه اجازه دادیم اشخاص غیر بومی هم در شهرمان? از سکوت ما سو استفاده کرده? وجگر گوشه هایمان را به سوی بلای خانمان سوز اعتیاد پیش ببرند .همچنان چشمانمان را بسته ایم ونمیبینیم وحتی فکر نمیکنیم که شاید یک روز نوبت به فرزندان ما برسد .از مردم فهیم وبا فرهنگ جناح انتظار میرود در برابر این گونه فعالیتها واکنش نشان دهند تا این مفسدان نتوانند به راحتی در شهر ما دارای مسکن شوند وسعی کنیم در صورت سکونت آنها را کوچ دهیم یا اینکه دست از کارشان بردارند!!