امروز به یاداشتی از اقای عبدالله پور مدیر سایت تیک تاک فروم بر خوردم
فکر کنم برای همه خوندش جالب باشه من عینن بدون کم کاست میزارم
_________________________________________________________________________________________________
انتخابات تموم شد قصد ندارم وا کاوی کنم . اما چند کلمه در وصف این چند سال مینویسم امیدوارم به کسی بر نخورد وکسی ازرده نشود

خوب یادمون هست ماجرا از کجا شروع شد.
برگردیم به 4سال پیش
ان زمان یادم هست وقتی یکی از دوستان گفت .امسال اقایی از فتویه میخواد به مجلس بره و جای سید رو بگیره
تو اون مجلس یه جورای هیچ کس فکرش رو هم نمیکردن این حرف به واقعیت برسه .
یادم هست یکی از دوستان از طرف داران سر سخت سید گفتند : ریش و سبیل من گرو این حرف
حالا فکرش رو بکنید .

یادم می اید .اون روزها که به انتخابات نزدیک میشد .چه تهمت هایی رو نثار حاج احمد کردند .یکی از دوستان میگفتند ایشان
اصلا مذهبشان فرق دارد . و بترسید.
یکی دیگه از دوستان که در پارسیان فعالیت میکرد میگفت نه ایشان اصلا وهابیست .
و ما این وسط مانده بودیم حاج و واج که دم خروس را باور کنیم یا قسم امام رضا را
یادم می اید .ان روزا که در ایام تبلیغات هر روز در یک روستا پول خیر و ذکات خیرین دبی و بحرین و کویت بین همه به نام سید تقسیم می کردند
یادم می اید. اون اوایل تبلیغات میگفتند حاجی کسی رو نداره یه نفری از این ده به اون ده میره
یادم میاد دو روز بعد که حاجی با صف چند کیلو متری از ماشین و طرفدارنش از بستک که میگذشت
گفتند : ای بابا کجا نشسته اید که کاروان به راه انداخته اند و سلب اسایش کرده اند و تمام طرف دارانش فقط همین هایی که هستند که دنبالشن
یادم می اید اون روزا .سید بر مسند قدرت بود و هر مسئولی یه جور کار شکنی میکرد .تمام کارای اداری اون زمان فقط برای
طرفدارن سید باز بود .
یادم می اید شب انتخابات یکی از دوستان اومد و گفت: فلانی سلام رسوند و گفت این ره که می روی به ترکستان است
گفتم :اگر تا امروز راه ما این بوده همین یک روز هم روش .گفتم راهی که یک عمر رفتیم رو یک شب نمیشه برگشت
یادم می اید در روز انتخابات چه ول وله ای شد .با زور چوپ چماق رای جمع کردن . اما اونا نمیدونستد که بستک و گوده
فقط تعیین کننده نیست . و این جریان به پاخواسته در وجود همه مردم منطقه رخنه کرده .یادشان رفته بود پارسیان و لنگه هم هست
بله یادم می اید اون شب وقتی که ارا اعلام شد . توصیف اینکه من چه حالی داشتم شاید اسان تر این باشه که طرف مقابل چه حسی داشت
بله این همه هجمه دروغ و تهمت و فشار یه طرف و حاج احمد و خدا یه طرف
بله حاج احمد به عنوان نماینده بستک و لنگه و پارسیان انتخاب شد .

همون شب عده ای گفتند تقلب بوده و باطل است .اما مردم انتخاب کرده بودند .یادم هست اون روزا چند تا صندوق باز شمارش شد . که بعدا عنوان شد . تو اون صندوق ها رای های حاج احمد بیشتر شده
حاج احمد چهار سال در مجلس بود کار های انجام داد که نماینده قبلی با صراحت عنوان کرده بود این غیر ممکن است
وقت شمارش این امار ارقام نیست .همه هم شنیدیدم و دیده ایم .بگذریم برویم چهار سال جلو تر
اما دوباره انتخابات شد .
حالا این ایام نزدیک به انتخابات جریانی در حال وقوع بود که در نوع خودش جالب بود . این بار شکست خورده های دیروز هم قسم شده بودند .که به هر قیمتی در این انتخابات پیروز بشن
یادم میاد که تهمت افترا و دروغ پراکنی یک ورژن جدید پیدا کرده بود . این بار فضای مجازی و وب سایت ها وبلاگ ها هم حسابی فعال بودند و هر روز و دقیقه به دقیقه اپ میشدند
این وسط رد صلاحیت سید نیز اب سردی بر پیکر اونا بود .
یادم میاد اون روزا همه رد صلاحیت شدن سید رو به جباری نسبت میدادن . اما هیچ کس فکر نکرد که نبود سید به به سود جباری نیست
هیچ کس فکر نکرد این وسط چه کسی سود میبره . حاج احمد سید رو وقتی در اوج قدرت و بر مسند بود شکست داده بود
حالا که خودش بر مسند قدرت بود دلیلی نداشت که اونو رد کنه .
دوم اینکه .سید اگر بود رای پارسیان مثل چهار سال قبل با حاجی بود .پس چرا حاجی چنین کاری رو میکرد
به هر حال تلاش های زیادی شد . چه مسئولینی که هم قسم شدند چه افرادی که این وسط منافعی داشتد تا حاجی رای نیاره
یادم می اید جلو انتخابات خیلی ها رو تهدید کردند .که فلانی بترس که فلان کس رای بیاره
هر روز یک جور تبلیغات خلاصه هر چی بود گذشت سید هم با توجه به اعتراض برای رد صلاحیت
هیچ وقت تایید نشد تا انتخابات بدون سید برگزار بشه
اما چه انتخاباتی .یکی از گرم ترین و نفس گیر ترین انتخابات
یادم میاد شب ساعت یازده بود گفتند : فلانی چه نشسته ای که طرفدارن فلان نامزد در فلان جا دارند چشن پیروزی میگیرند
گفتم مگه میشه هنوز نتیجه رو اعلام نکرده اند .همون جا یاد حرفای میر حسین افتادم که شب ساعت 9 از مردم تشکر کرده بود و خودش رو رییس جمهور نامیده بود.هر دقیقه و هر ساعت خبری می اومد که فلانی جلو و چند لحظه بعد تکذیب میشد

اون شب یکی از سخت ترین شب هایی بود که همه گذروندیم ساعت حدود 3 بود که اعلام شد حاج احمد باز پیروز شد
واقعا چسپید این پیروزی .اون شب همه تک تک یک حس داشتیم .وخوشحال از این که در این امتحان سرفراز بیرون اومدیم حس یک فاتح رو داشتیم .حالا حس کورش کبیر رو در فتوحاتش درک میکنم . اون شب همه یک فاتح بودیم

فردای اون روز جدول ارا رو دیدم
بستک و فرامزان و شیب کوه و لنگه و پارسیان همه در نوع رکود زدند .شاید سپاس و تشکر از تک تک میسر نباشه
و این وسط نام یک ملت بیشتر از همه در اذهان باقی خواهد ماند . بخش جناح ( جناح . فرامرزان .کمشک .و روستاهای تابعه)
و این ثبت خواهد شد .این حماسه بزرگ ملت جناح و فرامرزان . مردمی که مرد و مردانه روی حرف خود ایستادند و قاطعانه ترین رای رو به حاج احمد دادند . واین یک دسته گی با وجود صلایق مختلف نشانه فرهنگ بالای یک جامعه و یک ملت است
چه خوش گفت ناصر چمن پیرا
ادل صفحه روزگار موه بنوئسم __________________ اسم خوشرنگ جنه .دانش و فرهنگ جنه
در انتها تبریک برای این خودباوری و همچنین این حماسه بزرگ و تشکر از تمام عاملان به سرانجام رسیدن این کشتی
امید و همچنین
و توفیق خدمت را برای برادر عزیزم حاج احمد جباری خواستارم
عبدالرحمن عبدالله پور
مدیر کل وب سایت های اموزشی و تخصصی تیک تاک فروم
24/01/91
منبع : تیک تاک فروم
لینک مطلب :
? http://www.tiktakforum.com/thread39586.html#post69838
نظرات
۲۵ فروردین ۱۳۹۱، ۳:۰۸کدخدا:
انشاءالله مردم ما یک پارچگی خود را حفظ نموده و بر اساس منطق تصمیم گیری نمایند البته مراجعه به منابع موثق همیشه بهترین راه حل است
درست فکر کنیم درست می گوییم و درست رفتار می کنیم
۲۵ فروردین ۱۳۹۱، ۱۳:۳۲حسام:
متن زیبایی بود .شاید بهتر بود بعضی حرفا گفته نشود .در هر حال حقیقت است
ممنون