نظر بنده این است که در روزگاری که منادیان گناه در بوق و کرنا می دمند و همه رسانه ها و ادوات پیشرفته در خدمت گناه و ترویج آن به کار می روند کم کردن،حذف کردن یا به عبارت دیگر خفه کردن شعائر دینی به ترویج گناه کمک خواهد کرد.این غیر ممکن است که ما با سلاح هیچ به جنگ صنعت برویم.وقتی صدای همه آهن آلات به نفع کارهای دنیوی بلند می شود چه اشکالی دارد لحظاتی هم برای کارهای اخروی بلند شود.
متاسفانه اسلام سلفی که فرهنگ گوشه گیری و برگشت به عقب از ویژگی های آن به حساب می آید در حال نشر در منطقه ما می باشد.
از دید برخی علمای ما که بسیار بزرگوارند اما این انتقاد بر آنها وارد است همه کارها حرام هست و برخی از کارها حلال است.
اما در تفکر اصیل اسلامی و انسانی همه کارها حلال است مگر برخی کارها که مشکل داشته باشند.
به قول دکتر شیخ یوسف قرضاوی اصل بر مباح بودن است مگر آنکه مشکلی وجود داشته باشد.

شما نگاه کنید برخی از علما با اقامه نماز در بلندگوها بر سر این مشکل دارند که باعث می شود مردم دیر به مسجد بیایند اما غافل از اینکه با اینکار خیلی از نمازگزاران اصلا از نماز خواندن باز می مانند.طبیعی است که کسی که وقت زیادی برای اختصاص به عبادات داشته باشد با شنیدن اذان به مسجد می رود و کسی که وقت کمتری دارد با اقامه نماز به مسجد می رود و نماز می خواند.در هر دو صورت افراد، نماز خود را تمام و کمال می خوانند و هیچ چیز عجیب و غیرطبیعی مشاهده نمی شود.اما وقتی اقامه شنیده نشود و افرادی از نماز خواندن باز بمانند این اشکال دارد.
علاوه بر این اقامه،تقدس اذان را دارد چه بسا خیلی از افراد با شنیدن اقامه به یاد خدا می افتند به سوی نماز می روند و یا حداقل دست از لهو و لعب بر می دارند.برای زنان خانه دار نیز به همین ترتیب،با توجه به دوری آنها از مسجد شنیدن اقامه آنها را به نماز وا می دارد و ....
یا دلیل دیگر آنها این است که در زمان پیامبر اقامه فقط برای نمازگزارانی که منتظر نماز هستند بوده است.اما جای بحث اینجاست که پیامبر خیلی از کارهایی که در زمان ما انجام می شود را انجام نداده اند.حال همه اینکارها اشتباهند.خیر.کاری که پیامبر(ص)به آنها توصیه کرده اند دارای ثواب و کاری که توصیه نشده است بدون ثواب و کاری که نهی شده است دارای عقاب می باشد.حال رسول الله(ص)کجا ما را از این کار نهی کرده اند؟

بحث در این مورد زیاد هست اما نمی توان به همه آنها پرداخت وگرنه این علمای جدیدالورود ما خیلی از کارهای مذهبی را مجاز نمی دانند که همانطور که گفتم متاسفانه کم کردن شعائر و مراسمات مذهبی رابطه مستقیم با ترویج گناه دارد.

اتفاقا دوست عزیز من از عقاید مسلمانان سلفی این هست که اقامه رو از نماز پخش کنند لذا اینکه شما میگید علت پخش نشدن اقامه ورود قرائت سلفی اسلامی به منطقه است بنظر من جز اینکه ناشی از برخی تبلیغات دستگاه های رسمی باشد, و همچنین به علما عامل و بزرگوار ما ناروا نسبت داده شود اثری ندارد . بنظرم نباید ناآگاهانه بر هرچیزی نام نهاد مبادا که بهتان و تهمت به حساب آید
امروزه دستگاه های رسمی به وفور اعلام میکنند که در مناطق سنی نشین ایران, سلفیت یا در کلمه ایی موهوم "وهابیت" در حال نفوذ است پس شما لطف کنید با انتشار ندادن چنین مواضع ناآگاهانه ایی, به تبلیغات بی پایه و اساس مخالفان سنت و سیرت پیامبر کمک نکنید

در شهر کوچک ما به راحتی میتوان با علما و شیوخ در ارتباط بود پس چه لزومی دارد که ما این چنین به انتقاد بپردازیم؟ شما بروید امامان مسجد حاج احمد و عایشه و ... رو ملاقات نمایید و این صحبتها رو بگویید. البته من هم سعی میکنم برای شما جواب بگیرم از علما
با تشکر

گرچه که مبنای صحبت بنده در مورد نوع عقیده علما و پیرو چه مسلکی بودن آنها برایم مهم نیست اما اصولا منظور بنده از سلفیت بازگشت به دوران گذشته بود یا به عبارت دیگر بازگشت به دوران سلف صالح.البته نه اینکه پیروی کردن از آن بزرگواران درست نباشد.نه.بلکه حفظ ظاهر ممکن است به فراخور زمان درست نباشد.یعنی مسائلی که برای قرنها پیش بوده با الان تفاوت دارد.اقامه در بلندگو سنت پسندیده ای هست که به فراخور زمان نیاز آن احساس می شود .
اما تفکر در حال نشر در منطقه ما از هر کجا که سرچشمه بگیرد مهم نیست.مهم کارهایی هست که برای ترویج دین انجام می شود اما متاسفانه نتیجه عکس دارد.اینکه یگویید دستگاههای رسمی،میگویند وهابیت در بین اهل سنت جنوب در حال نفوذ است آنها هرچه دوست دارند بگویند،بگویند به ما ربطی ندارد آنها خیلی چیزها میگویند.ما به آنچه به دینمان لطمه وارد کند واکنش می دهیم کاری نداریم از طرف که باشد.در ثانی وهابیت کلمه موهومی نیست و معنی واضحی دارد.

متاسفانه بین علما و شیوخ ما یکپارچگی لازم وجود ندارد.هر کسی نظری دارد.عمدتا ریش سفیدان،بزرگان و مردم شهر با عدم اقامه نماز در بلندگو مشکل دارند اما چون چند نفر محدود نظرشان غیر از این هست متاسفانه این وضع پیش آمده.

ضمنا تنه صحبت های من جمله ای بود که با رنگ قرمز نوشتم و خیلی هم به آن باور دارم.دوست دارم نظر شما را در مورد آن بدانم.

بنظر من اون قسمتی که با رنگ قرمز نوشته ایید کاملا درست هست و من به اون اعتقاد دارم . من به این نام گذاری شما معترض هستم

ضمنا بنظر من وهابیت کلمه ی کاملا موهومی هستش . یکی از علمای بزرگ شیخ محمد بن عبدالوهاب رو اومدن سردسته یه مذهب کرده اند و عده ایی را میخواهند وهابی نام دهند درصورتی که ما همه مسلمانیم و پیرو رسول الله و فقه امام شافعی و تمام . محمد بن عبدالوهاب یه عالم اسلامی بوده اند نه چیز دیگری . وهابیت کلمه ایی هست که فقط اختراع شده برا کوبیدن مخالفان مذهبی . شما که میگویید معنای روشنی دارد لطفا برای من معنی کنید

شما معنای وهابیت رو خوب معنی کردید. . . .کسانی که این کلمه را برای کوبیدن اختراع کرده اند دست روی کلمه خوبی نگذاشته اند.محمد بن عبدالوهاب شخصی بوده که میخواسته سنت پیامبر رو احیا کنه و در این اینکار موفق هم بود.اما پیروان ایشان رو به افراط و تفریط آوردند.حالا اگر بگویند شما وهابی هستید یعنی پیروی شخصی هستید که از سنت رسول پیروی می کند.

به نظر من نباید از بلندگو گفته بشه!!!
شما تصور کنین که در روز پنج بار اذان میگن و اگر بخوان پنج بار هم اقامه نماز رو اعلام کنن که نشد!!!
یا اگه بخوان بگن هم بهتره صداش خیلی کم باشه
و کلا هم صدای اذان تو مساجد جناح خیلی خیلی بلنده...ماشالا تا بخواین مسجد هست...دیگه نیازی نیست صدای اذان بلند باشه...البته این ربطی یه موضوع تاپیک نداشت...فقط همین جوری یادم اومد!!!