بنی آدم اعضای یک پیکرند? ? که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار? ? دگر عضو ها را نماند قرار

توکر محنت دیگران بی غمی? ? نشاید که نامت نهند آدمی

یادم می آید وقتی کلاس چهارم دبستان بودیم وقتی به درس هلال احمر می رسیدیم مدام از ما خواسته می شد تا این ابیات را در ذهن خود مکتوب نماییم چنان که می بینید با وجود اینکه سالها میگذره باز هم مانند ضمیر از وجود ناخودآگاه ما گشته چنان که تا مساله ای برای یکی از همشهریان یا کسی دیگر اتفاق می افتد دلمان به درد آمده و این ابیات را برزبان می آوریم ولی از قدیم گفته اند آنچه از دل برآید به عمل آید نه آنچه از زبان .
مقصود از این مقدمه چینی ها فقط یادآوری مساله شب گذشته و تصادف یک راننده قاچاق با دونفر افغانی در جلو پمپ بنزین جناح می باشد و اینطور که شنیده ها شنیده می شود متاسفانه هر دو نفر افغانی فوت نموده یا بهتر بگویم کشته شده اند . به نقل یکی از شاهدان که آخر ماجرا رسیده بوده : دو نفر روی زمین افتاده بودند از لباس ها بر می آمد که هر دو کارگر زحمتکش افغانی می باشند جوی خون بر روی کوچه جریان داشته و قاچاقچیان بی توجه به دو زخمی همچنان مشغول جابجایی بارهای قاچاق به اتومبیل دیگری که متعلق به یکی از همشهریان خودمون بوده می باشند بالاخره سروصدای یکی بلند میشود ولی تا آن موقع خون زیادی از هردونفر رفته و تازه فارغ از خیال بارهای قاچاق مشغول حمل زخمی ها به داخل ماشین و سپس انتقال به بیمارستان می شوند .
در اینجا سوالی پیش می آید : آیا وجدان در شما مرده است ؟
شاید اگر همون لحظه تصادف به بیمارستان رسیده بودند زنده می ماندندخدا رحمتشان کند.? :'( :'(