این چند تا ضرب المثل با زبان جمسی است و البته من معنیشون نفهمیدم که با معنی ارسال کنم .
بی اوسار اه گله
سر بابای اش کرمده
شو دراز و قلندر بیکار
خر خسته معطل هشی
تشر نصف زورن
گند مرغ اله گند درختن
محشر خرن
گدا و نن نرست بلوچ و سواری
دز ناشی خو و کودن ازند
از په گل گشنز اوا ?اخت
هر چه سه نخرد بر رییس عالی
نه شیب اشو خش نه کتل
پشت شه کوه واکرده
چو نام سگ بری چوبی و دست گیر
مرگ توه کفه چاه مسلم
ادم بی کمر او و تار اتارت
اش نگت خرت و چند
خر اشبسته از دم اسب کگشته
نخازم و ?نخازم ?لقمه گتت بنازم
خلایق هر چه لایق
سه لایق سردن گربه لایق کودن
پرون و ?عقرب
هر دو کنگن
مارن و اوشه
تی جمه خوش شبا تا ته کسی
زره از بنش نرم
تا بهچ نگریت من شیر اشنیدهت
تل ?و اشک اه گل اسخت
در بی صدا اش زت
دار اه اون بهز مکه
از جیب خلیفه کبخشده
سره رییسون کار اکله اده
مال بد و ریش صاحب
از دم نیم شمه ای کگشته
گش ضررش کل
از نمتا کی بن ? و از جمه گریبن
گپ اشگته و کهو اش مته
خای ادور ابرد
از لک لی هل گنه تر اشکه
سگ ره سره صاحبش وک اکون
ماشک از خه وشک
کر خونه نشین خبر شز بغداد اه
دریا اشک اکن
پلنگ که پیر بی خلهپو اگرت
مرگ خرن جشن سگن
خیز لچ بن تا په حصارن
خرچخه و دورن
زنگش کل
پمش نم و نیسیت
خر سقط بده دو قیمتن
سگ و اکون اشتر اچرت
شد چن کس عبدل عامر
سر ماه هندی
خر نمیر که بهار ابیت
پش شه بلز نیشیت
و ازه بند مردم ?نیشات اه چاه اشن
کهره په چون
آتی خر نر
دار شه شاخ امده
بند از هر کجا بریک ترن ابلخت
گربه کوذن
خروف ره سرا سهارن
بو لچ رون
عقرب شز چش و لی کبرخسته
گربه هفت کودن
ترزیش سر اش و نیکشن
گربه و کمر نیختت
نه شیر شتر خواهم نه دبدار جت
گنم مندینین
هنگ په دنگن
خر خسته ?صاحب ناراض
نون و نهبره کخرده
چاه کن خو در چاه
گرگ بارون دیده ان
پیری و صد عیب
گناه بر گناه پنا بر خدا
شوه از قافله و دم نفتت
اگه پالدم ات پش بیت اتو خش
گدای رز عید
دار شه شاخ امده
«تلنگِ مجمعه» .? معنی >>>کسانی یا اشیایی که در هر صحنه و مکانی حاضراند و در هر مسئله به نوعی دخول دارند .
«تا امگت تلنگ اشگت به هر دو لنگ» .معنی >>>? افرادی که در هر کاری با کوچکترین دعوت لبیک گفته و جواب مثبت میدهند .
نظرات
۲۸ آبان ۱۳۸۹، ۰:۰۱farshid.ahmadi:
هم چنین از کسانی که ضرب المثل های دیگری را میفهمند رو بگن تا در این جا گنجینه ای از ضرب المثل جمسی داشته باشیم
۲۸ آبان ۱۳۸۹، ۱:۰۳ابا عبدالله:
گداي رز عيد
اگه پالدم ات پش بيت اتوخش
اين دو تا ضرب المثل . اولي رو ديروز ديدم و عينا در همان لحظه شنيدم . خونه برنج و گوشتي بوديم كه پنج شش تا گدا اومدن ميخواستن برنج بهشون بدن كه به هر شكلي شد قبول نكردن . يكدفعه يك پيرمردي گفت : اگن گده(گداي) رز عيد
احتمالا درستتر اين ضرب المثل «هنگ په (پا , نزد)دنگ» است.
اين ضرب المثل برا اوقاتي بكار ميره كه افرادي كه در زبان محلي بهشون ميگيم بيخيرت وقتي ميخواهند از قافله عقب نمانند وقتي شخص ديگر مثلا دارد كلنگ ميزند اينها نشسته و بجا زحمت كشيدن هي در هنگام رسيدن كلنگ به زمين ميگن : هنگ , هنگ , .....
اينم خودش ميشه يه ضرب المثل :
شوه از قافله و دم نفتت
۲۹ آبان ۱۳۸۹، ۴:۱۷جمسي ته بحرين:
۲۹ آبان ۱۳۸۹، ۱۶:۳۳farshid.ahmadi:
من اکثر این ضرب المثل ها رو در فیس بوک دیدم و نوشتم? :111:
۲۹ آبان ۱۳۸۹، ۱۸:۲۴ابا عبدالله:
داخل فيس بوك يعني جناحيا اينهمه فعال اند و ما خبر نداشتيم؟ . خيلي جالبه . من فكر كردم پدر شما اينها را جمع آوري كرده اند .
۲۹ آبان ۱۳۸۹، ۲۲:۲۴farshid.ahmadi:
لطفا تشریف بیارید اگر نیستید? :)
۳ آذر ۱۳۸۹، ۴:۱۸mohammad:
۳ آذر ۱۳۸۹، ۱۷:۵۵ابا عبدالله:
۲ دی ۱۳۸۹، ۲۱:۳۵ابا عبدالله:
2 - «تا امگت تلنگ اشگت به هر دو لنگ» .? افرادی که در هر کاری با کوچکترین دعوت لبیک گفته و جواب مثبت میدهند .
××تلنگ : صدایی که مثلا هنگام خوردن قاشق به ظروف فلزی منتشر میشود /? مجمعه : در زبان محلی به سینی گفته میشود / امگت : گفتم / اشگت : گفت