من از این موضوع استفاده کردم تا بتونم یه مقایسه ای داشته باشم. البته نژاد پرستی حقیقی مانند کشورهای پیشرفته با فرهنگی قدیمی نیست بلکه کمی در موضوع مبالغه کرده ام.
این را قبول دارم که نژاد پرستی با این موضوعی که می خواهم بگویم تفاوت دارد، اما دست کمی از آن ندارد.
اول چرا تو قسمت مذهبی این رو نوشتم :
? ? ? 1- این موضوع در ادامه به نتیجه گیری برای کمک گرفتن از دین در این امور می پردازد.
? ? ? 2- این موضوع علاوه بر جنبه بی فرهنگی، جنبه دور بودن از دین را نیز به دنبال دارد. ( گرچه دین ، فرهنگی غنی است و نمی توان دین و فرهنگ را جدا شمرد. یعنی اگر دین ( منظور اسلام است ) را کاملا رعایت کنیم، در پس آن نتایج مثبت دیگری نیز خواهد داشت که فرهنگ یکی از اساسی ترین این موضوعات است.
فکر کنم همگی به اين موضوع پی برده ایم كه در? محیطی به این کوچکی چقدر قوم- قوم کردن ها واين روستا و اون روستا کردن و... رواج دارد. هر حرفی گفته شود، یا هر کاری انجام شود، می گویند مال فلان قوم است، پس نفعی ندارد، یا شاید عکس آن. خلاصه این بطور واضح و شفاف برای همه آشکار است. در همین موضوع اما به صورت جزئی تر به یکی از این موارد می پردازم :
یکی - دو هفته پیش مشغول مطالعه نظرات ارسال شده به یکی از وبلاگ ها بودم که این موضوع به روشنی معلوم بود. بحث سر امام یا به گفته ای ملای یکی از مسجد ها بود. ایراد نویسندگان نظرات ارسال شده، این بود که چرا این روستایی که اهل فلان جا هست، به جای اين شخص كه جناحی است، قرار داده شده؛تمام موضوع اين نيست ؛ در همان جا گفته بود ، به امام جمعه دقت کنید، اهل فلان شهر هست، این ها می خواهند اینجا جا باز کنند و ...
به نظر من، مسلمانان نباید سر چند کیلومتر این ور و آنور دعوا راه بیندازند. اینکه چرا فرد قبلی را با وجود اين صفات نيكو بیرون کردند،می تواند یک سوال باشد، ولی نه اینکه چرا فلانی که اهل آن روستا است را جایش قرار داده اند. این نمی تواند یک نقد درست باشد. چون آن فرد جدید که آمده فرهنگش با فرهنگ این مردم، تفاوت ندارد ، اگر هم داشته باشد بسیار ناچیز است. نیامده اند فردی را از شمال به جنوب آورند که این همه داد و فریاد راه انداخته اید. اگر او نيز با فرهنگ این مردم بسازد و مردم را به بیراهه نکشاند ايرادی ندارد.
توضیحات بیشتر را پس از دریافت نظرات شما خواهم داد.
البته ببخشید که اين مطلب را كمی لفظ قلم نوشتم. ;D
این را قبول دارم که نژاد پرستی با این موضوعی که می خواهم بگویم تفاوت دارد، اما دست کمی از آن ندارد.
اول چرا تو قسمت مذهبی این رو نوشتم :
? ? ? 1- این موضوع در ادامه به نتیجه گیری برای کمک گرفتن از دین در این امور می پردازد.
? ? ? 2- این موضوع علاوه بر جنبه بی فرهنگی، جنبه دور بودن از دین را نیز به دنبال دارد. ( گرچه دین ، فرهنگی غنی است و نمی توان دین و فرهنگ را جدا شمرد. یعنی اگر دین ( منظور اسلام است ) را کاملا رعایت کنیم، در پس آن نتایج مثبت دیگری نیز خواهد داشت که فرهنگ یکی از اساسی ترین این موضوعات است.
فکر کنم همگی به اين موضوع پی برده ایم كه در? محیطی به این کوچکی چقدر قوم- قوم کردن ها واين روستا و اون روستا کردن و... رواج دارد. هر حرفی گفته شود، یا هر کاری انجام شود، می گویند مال فلان قوم است، پس نفعی ندارد، یا شاید عکس آن. خلاصه این بطور واضح و شفاف برای همه آشکار است. در همین موضوع اما به صورت جزئی تر به یکی از این موارد می پردازم :
یکی - دو هفته پیش مشغول مطالعه نظرات ارسال شده به یکی از وبلاگ ها بودم که این موضوع به روشنی معلوم بود. بحث سر امام یا به گفته ای ملای یکی از مسجد ها بود. ایراد نویسندگان نظرات ارسال شده، این بود که چرا این روستایی که اهل فلان جا هست، به جای اين شخص كه جناحی است، قرار داده شده؛تمام موضوع اين نيست ؛ در همان جا گفته بود ، به امام جمعه دقت کنید، اهل فلان شهر هست، این ها می خواهند اینجا جا باز کنند و ...
به نظر من، مسلمانان نباید سر چند کیلومتر این ور و آنور دعوا راه بیندازند. اینکه چرا فرد قبلی را با وجود اين صفات نيكو بیرون کردند،می تواند یک سوال باشد، ولی نه اینکه چرا فلانی که اهل آن روستا است را جایش قرار داده اند. این نمی تواند یک نقد درست باشد. چون آن فرد جدید که آمده فرهنگش با فرهنگ این مردم، تفاوت ندارد ، اگر هم داشته باشد بسیار ناچیز است. نیامده اند فردی را از شمال به جنوب آورند که این همه داد و فریاد راه انداخته اید. اگر او نيز با فرهنگ این مردم بسازد و مردم را به بیراهه نکشاند ايرادی ندارد.
توضیحات بیشتر را پس از دریافت نظرات شما خواهم داد.
البته ببخشید که اين مطلب را كمی لفظ قلم نوشتم. ;D